بي گناهي کم گناهي نيست در ديوان عشق ؛ يوسف از دامان پاک خود به زندان مي شود.
عشق هيچ نمي دهد جز خودش و هيچ نمي ستايد مگر از خودش ، عشق مالک هيچ نيست و در تملک کسي هم درنمي آيد چرا که عشق را عشق کافيست.
از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نيست ، سخت کار ما بود کز ما خدا برگشته است.
کودکي نکردم تا زود بزرگ شوم و زمان چه دير مي گذشت! امروز ، سال ها آنچنان زود مي گذرند که تمام زندگي برايم ... بچه بازي مي نمايد!!!
دلهاي پاک خطا نمي کنند ، سادگي ميکنند و در اين زمانه ، سادگي پاکترين خطاهاست.
در انتهاي نگاهت کلبه اي براي خويش خواهم ساخت تا مبادا در لحظات تنهاييت با خود بگويي : از دل برود هر آنکه از ديده برفت.
به ميخانه رفتم تا در غم رفيقي شرابي بنوشم قناريي را ديدم به صاحبش گفتم فروشيه گفت: نه رفيقمه پس خوردم به سلامتي هرکس که رفيقش را نمي فروشه.
پرسيد کدام راه نزديکتر است؟ پرسيدم به کجا؟ گفت به خلوتگاه دوست. گفتم تو مگر فاصله اي مي بيني بين دلو آنکس که دلت منزل اوست.
هميشه عاشق بهترين نباش بهترين باش تا بهترين ها عاشقت باشند. تو که بهتريني!
زندگي بافتن يک قاليست نه همان نقش و نگاري که خودت ميخواهي. نقشه از قبل مشخص شده است. تو در اين بين فقط ميبافي ، نقشه را خوب ببين نکند آخرکار ، قالي زندگيت را نخرند
رحمت خداوند ممکن است تاخير داشته باشد ، اما حتمي است . . .
دنيا آنقدر وسيع است که براي همه ي مخلوقات جايي هست به جاي آنکه جاي کسي را بگيريد،تلاش کنيد جاي واقعي خود را بيابيد.
وقتي انسان دوست واقعي دارد که خودش هم يک دوست واقعي باشد.
اگر تنها ترين تنها شوم، باز هم خداهست، او جا نشين تمام نداشتني هاست.
به آرامش رسيدن، نه با فراموش کردن زندگي بدست مي آيد و نه با غرق کردن خود در زندگي.
اگر تنها ترين تنها شوم، باز هم خدا هست، او جا نشين تمام نداشتني هاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر